میگریم ، آه میکشم . میشنوم . میبینم . میمیرم ! یک سال میگذرد . روزش آه بود و شبش ناله ! ایران جامه سیاه بر تن میکند . آسمان قصد دارد روزش را بکشد . خورشید به دنبال سرپوشی است تا همه چیز را آشکار تر از اینی که هست نکند . عدد نوزده شرمش میشود . خجالت میکشد . او خجل است و خبری از رخ شرمنده دیگران نیست . امید در سالگرد فوتش محزون است . آرزو خیال میکند که زنده است ، اما زندگی یقیین دارد که مرده است ! خاک مینالد .

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عینک آفتابی زیبا rama سایت تخصصی تاریخ ایران و جهان sanaati V$ORACLE_CITY یا رب العالمین Nicole عطر سازان مرجع دوستداران عطر و ادکلن دنـــیـــای شـــاعـــران کانالهای منتخب بیسفون